زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

اسحاق بن حنین

اسحاقِ بنِ حُنَین  \ eshāq-ebn-e hona(e)yn\، ابویعقوب اسحاق بن حنین بن اسحاق عبادی (د ربیع‌الآخر 298/ دسامبر 910)، پزشک و مترجم آثار علمی یونانی. 
اسحاق در خانواده‌ای نسطوری، از قبیلۀ عباد حیره، زاده شد. پزشکی را نزد پدر و نیز پزشکان مصر و انطاکیه آموخت و در دستگاه خلافت عباسی به چنان جایگاهی دست یافت که گویند مکتفی، خلیفۀ عباسی، در تعیین فرزندش به ولایتعهدی از وی نظر خواست و او با تکیه بر اخترشماری دریافت که خلافت به فرزند مکتفی نخواهد رسید (ابن‌ندیم، 343؛ بیهقی، 4-5؛ ابن‌خلکان، 206؛ قفطی، 172؛ ابن‌ابی‌اصیبعه، 200-201؛ انطاکی، 19؛ گیوم، 251؛ مایرهُف، 316-320؛ سامرایی، 459-460). 
اسحاق در کنار پدرش، حنین (نک‍ : ه‍ د، حنین بن اسحاق)، و عمه‌زاده‌اش، حبیش، در انتقال علوم یونانی به دنیای اسلام نقش مهمی برعهده داشت. وی از نظر تسلط بر زبانهای یونانی و سریانی و هنر ترجمه هم‌سنگ پدر، و در فصاحت بیان در زبان عربی از پدر برتر بود (ابن‌ندیم، 225، 343؛ بیهقی، 5). ترجمه‌های عربی اسحاق را غالباً از ترجمه‌های لاتین آثار یونانی دقیق‌تر دانسته‌اند و در بسیاری از موارد برای درک درست برگردانهای لاتین این آثار از ترجمه‌های وی به‌عنوان شاهد استفاده شده است (مینیو ـ پالوئلّو، 270-272). وی شعر نیز می‌سرود و ابن ابی‌اصیبعه ابیاتی از او نقل کرده است (ص 201). اسحاق در پایان عمر دچار فلج شد و از 3 سال پایانی زندگی او هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست (قفطی، 80). 

آثـار 

اسحاق گرچه بیش از همه به ترجمۀ آثار فلسفی و به‌ویژه نوشته‌های ارسطو و شروح آن می‌پرداخت، شماری از مهم‌ترین آثار یونانیان در ریاضیات و اخترشناسی را نیز ترجمه کرد و آثاری نیز در پزشکی و داروسازی نوشت. مهم‌ترین آثار او اینها‌ست: 

الف ـ ترجمۀ آثار ارسطو:  1. قاطیغوریاس یا مقولات، ترجمه از یونانی به عربی؛ این اثر را تسنکر در 1846م در لایپزیگ چاپ کرده است؛ 2. العبارة یا باری ارمینیاس که در 1913م در لایپزیگ به چاپ رسید؛ 3. تحلیل القیاس یا آنالوطیقا الاول؛ 4. البرهان یا آنالوطیقا الثانی، ترجمه از یونانی به سریانی؛ عبدالرحمان بدوی 4 ترجمۀ اخیر را در ضمن مجموعۀ منطق ارسطو در 1948-1949م در قاهره به چاپ رسانده است؛ 5. طوبیقا یا الجدل، ترجمه از یونانی به سریانی؛ 6. ریطوریقا یا الخطابة؛ 7. الکون و الفساد؛ 8 و 9. فی نفس، و السماع الطبیعی، ترجمه از یونانی به عربی (ابن‌ندیم، 309-311؛ قفطی، 35-41؛ بدوی، 11-19؛ مینیو ـ پالوئلّو، 275)؛ 10. کتاب الحروف یا مابعدالطبیعة؛ به روایت ابن‌ندیم (ص 312)، اسحاق شماری از مقالات این اثر را ــ که هریک از آنها نام یکی از حروف یونانی را بر خود دارد ــ از جمله مقالات «آلفا» و «لامبدا»، به عربی ترجمه کرده است، هرچند در درستی روایت ابن‌ندیم میان خاورشناسان اختلاف نظر وجود دارد (اشتاین‌اشنایدر، 106). 

ب ـ ترجمۀ آثار اقلیدس؛ چنین می‌نماید که اسحاق همۀ این آثار را مستقیماً از یونانی به عربی برگردانده است: 1. اصول الهندسة، که به‌واسطۀ برگردان عربی وی به لاتین و عبری ترجمه شد؛ 2. المعطیات؛ 3. المناظر؛ ثابت بن قره این دو اثر را ویراسته، و خواجه نصیرالدین طوسی نیز به تحریر آنها پرداخته است (بالمِر ـ ثامِس، 434-437؛ مرداک، 437-444؛ GAS, V/ 116-117؛ ابن‌ندیم، 325). 
ج ـ ترجمۀ آثار دیگر مؤلفان: 1. الاکر یا الاشکال الکریة، اثر منلائوس، که ابونصر منصور بن عراق بر آن شرح نوشته، و نصیرالدین طوسی نیز آن را تحریر کرده است؛ 2. الکرة المتحرکة، اثر آوتولوکوس؛ 3. الکرة و الاسطوانة، اثر ارشمیدس؛ نصیرالدین طوسی این دو اثر را نیز تحریر کرده است؛ 4. شرح اوطوقیوس العسقلانی لمشکلات کتاب الکرة و الاسطوانة لارشمیدس؛ 5. اصلاح جوامع الاسکندرانیین لشرح جالینوس لکتاب الفصول لابقراط؛ 6. المجسطی، اثر بطلیموس، که منجمان برجسته‌ای چون عبدالرحمان صوفی، ابن‌صلاح و نصیرالدین طوسی به این ترجمه استناد کرده‌اند؛ 7. النبات، که به ارسطو منسوب است، در اصل، شرح نیکلای دمشقی بر کتابی برساخته است؛ متن اصلی اثر و شرح نیکلای دمشقی از بین رفته، و تنها روایت بازمانده از آن، ترجمۀ عربی اسحاق است؛ 8. حجج ابرقلس فی قِدَم العالم؛ 9. مسائل فرقلیس فی الاشیاء الطبیعیة؛ این دو اثر در 1955م ضمن مجموعه‌ای با عنوان الافلاطونیة المحدثة عند العرب در قاهره انتشار یافته است؛ 10. مقالة الاسکندر الافرودیسی فی العقل؛ 11. مقالة الاسکندر الافرودیسی فی ان الهیولى غیر الجنس؛ این دو اثر در 1972م در مجموعه‌ای با عنوان شروح علیٰ ارسطو مفقودة فی الیونانیة در بیروت چاپ شده‌اند (آقابزرگ، 384، 388، 390؛ دالمَن، 297, 301-302؛ لانگریگ، 111-112؛ زوتر، 39-40؛ ابن‌ابی‌اصیبعه، 201؛ کونیچ، 22, 34, 35؛ اولمان، 71؛ بدوی، 29؛ GAS, III/ 268, V/ 82, 161-163, 272-273, VI/ 193). 
د ـ تألیفات: 1. تاریخ الاطباء و الفلاسفة، که رسالۀ کوچکی در زمینۀ تاریخ پزشکی است و اسحاق آن را به درخواست قاسم ابن عبیدالله، وزیر معتصم عباسی، نگاشته است (ص 150)؛ 2. الادویة المفردة؛ 3. معرفة البول؛ 4. مقالة فی الاشیاء التی تعید الصحة و الحفظ و تمنع من النسیان؛ 5. التریاق، که رازی در الحاوی از آن نقل قول کرده است؛ 6. الادویة الموجودة بکل مکان؛ 7. الکناش اللطیف؛ 8. الزیج، که محمد بن ابی‌بکر فارسی در الزیج الممتحن المظفری از آن یاد می‌کند (ابن‌ندیم، 343، 356؛ ابن‌ابی‌اصیبعه، 201؛ رازی، 38؛ GAS, III/ 268, IV/ 67, 171). 

مآخذ

 ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، به‌کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299ق/ 1882م، ج 1؛ ابن‌خلکان، وفیات، ج 1؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ اسحاق بن حنین، «تاریخ الاطباء و الفلاسفة»، همراه طبقات الاطباء والحکماء ابن‌جلجل، به‌کوشش فؤاد سید، قاهره، 1955م؛ آقابزرگ، الذریعه، ج 3؛ انطاکی، داوود، تذکرة اولی‌الالباب، المکتبة الثقافیة، بیروت، بی‌تا، ج 1؛ بدوی، عبدالرحمان، مخطوطات ارسطو فی العربیة، قاهره، 1959م؛ بیهقی، علی بن زید، تتمة صوان الحکمة، به‌کوشش محمد شفیع، لاهور، 1351ق؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی فی الطب، دائرةالمعارف العثمانیة، حیدرآباد دکن، 1374-1390ق/ 1955-1970م، ج 1؛ سامرایی، کمال، مختصر تاریخ الطب العربی، بغداد، 1404ق/ 1984م، ج 1؛ قفطی، علی بن یوسف، تاریخ الحکماء، اختصار زوزنی، به‌کوشش یولیوس لیپرت، لایپزیگ، 1903م؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.